بر اساس دستورالعمل سازمان غذا و دارو، سایت هیچگونه فعالیتی در راستای فروش مکمل های غذایی ندارد.

ویتامین B12 چگونه عمل می کند؟

عملکرد
 ویتامین B12 در درمان حالات کمبود B12 نظیر آنمی مگالوبلاستیک به کار می¬رود. این ویتامین می¬تواند اثرات آنتی آتروژنیک، محافظت از سیستم از عصبی، آنتی کارسینوژنیک و نیز فعالیت‌های سم زدایی داشته باشد. ویتامین B12 اثرات بالقوه¬ی آنتی آلرژیک و تنظیم حالات روحی و خلقی نیز دارد.

مکانیسم عمل

ویتامین B12 به شکل متیل کوبالامین، کوفاکتور واکنش متیونین سنتاز می‌باشد. این آنزیم هوموسیستئین را به متیونین تبدیل می¬کند. فولات به شکل 5- متیل تترا هیدروفولات (به شکل پنتاگلوتامات) کوفاکتور دیگر این واکنش می‌باشد. علاوه بر متیونین، تتراهیدروفولات (در همان شکل پنتاگلوتامات) نیز تشکیل می‌شود. تتراهیدروفولات به 5،10- متیلن تتراهیدروفولات تبدیل می‌شود که یک کوفاکتور در تشکیل تیمیدیلیک اسید از دئوکسی یوریدیلیک اسید می‌باشد.

همچنین 5،10-متیلن تترا هیدروفولات به 5- فرمیل تتراهیدروفولات تبدیل می‌شود که یک دهنده¬ی واحدهای تک کربنه در سنتز de novo نوکلئوتیدهای پورینی می‌باشد. کمبود B12 منجر به کاهش تشکیل تیمیدیلیک اسید و نوکلئوتیدهای پورینی می‌شود که پیش سازهای سنتز DNA هستند و برای تقسیم سلولی طبیعی ضروری می‌باشد.

آنمی مگالوبلاستیک پیامد این کمبود می‌باشد و تجویز ویتامین B12 که کوفاکتور B12 مورد نیاز متیونین سنتاز را تامین می‌کند این اختلال را تصحیح می‌کند. متیونین، پیش ساز S- آدنوزیل متیونین (SAMe) می‌باشد. SAMe اصلی‌ترین عامل ترانس متیلاسیون است و علاوه بر موقعیت‌های زیادی که حضور دارد در سنتز پروتئین پایه میلین دخالت دارد. اختلال این پروتئین منجر به نقص میلینیزاسیون می‌شود که گفته می‌شود مسئول بیشتر اثرات نورولوژیک کمبود B12 می‌باشد.

اثرات نورولوژیک در افرادی با کمبود B12، با تجویز این ویتامین ممکن است تصحیح شوند یا اینکه به همان شکل باقی بمانند. اینکه آیا اثرات نورولوژیک پس از درمان قابل برگشت هستند یا نه به طول مدت آن بستگی دارد.

به نظر می‌رسد هایپرهوموسیستئینمی یک عامل خطر مستقل در ایجاد بیماری عروق کرونر قلب و سایر بیماری¬های عروقی می‌باشد. B12 در واکنش متیونین سنتاز به همراه فولات عمل می¬کند که حاصل این واکنش متابولیزه شدن هوموسیستئین به متیونین می‌باشد.

این واکنش، یک واکنش کلیدی در نگهداری هوموسیستئین سرم در سطح پایین محسوب می‌شود. مکانیسمی که طی آن سطح هوموسیستئین افزایش یافته سرم ممکن است خطر ایجار بیماری‌های عروقی را افزایش دهد، روشن نیست.

مشاهده شده است که هومو سیستئین چسبندگی پلاکتی را افزایش داده و رشد سلول‌های عضله¬ی صاف را تحریک می¬کند و همچنین باعث اختلال عملکرد اندوتلیوم می‌شود. هوموسیستئین همچنین می¬تواند استرس اکسیداتیو را افزایش دهد که علاوه بر مسایل خاص خود سبب اکسیداسیون LDL می‌شود. تمامی این فعالیت‌های هوموسیستئین می¬توانند در تشکیل پلاک‌های آتروم شرکت کنند.

کمبود B12 می¬تواند منجر به عوارض نورولوژیکی نظیر نوروپاتی محیطی و تغییرات شناختی مانند از دست رفتن حافظه و دمانس شود. تجویز B12 می¬تواند اختلال حافظه¬ی خفیف و نوروپاتی محیطی را در صورتی که نقایص نورولوژیک پیشرفته نباشند و بیشتر در افراد سالمندی که دچار کمبود B12 هستند، با موفقیت تصحیح کند. مکانیسمی که از طریق آن کمبود B12 سبب عوارض نورولوژیک می‌شود و با تجویز B12 این اثرات درمان می‌شوند به خوبی شناخته نشده است.

B12 و فولات کوفاکتورهای تبدیل هوموسیستئین به متیونین هستند که متیونین حاصل پیش ساز عامل ترانس متیلاسیون S - آدنوزیل میتونین(SAMe) می‌باشد. SAMe در سنتز پروتئین پایه میلین دخالت دارد که در کمبود B12 این پروتئین دچار نقص می‌شود. پروتئین پایه میلین ناقص و متعاقب آن میلینیزاسیون ناقص در مقیاس وسیع می¬تواند عامل نوروپاتی محیطی حاصل از کمبود B12 باشد. هایپرهوموسیستئینمی، دیگر عارضه¬ی کمبود B12 می‌باشد که آن هم می¬تواند به عوارض نورولوژیک کمبود این ویتامین مربوط باشد.

افزایش سطح هوموسیستئین می¬تواند منجر به اثرات مغزی – عروقی شود که باعث تغییر در قوای شناختی خواهد شد. کاهش سطح مغزی SAMe باعث اختلال در نوروترنسمیترهای مشخصی می‌شود. SAMe در واکنش کلیدی میتلاسیون در سنتز کاتکولامین¬ها و متابولیسم مغزی دخالت دارد. این نوروترنسمیتر‌ها در نگهداری تعادل حالات تحریک پذیری حایز اهمیت هستند. در سالمندان افسردگی معمولا با تغییرات قوای شناختی نظیر دمانس بروز پیدا می¬کند. 

کمبود ویتامین B12، با بیماری آلزایمر و یا حداقل با تعدادی از بیماری¬های تحلیل برنده سیستم عصبی مرتبط است. طبق یک فرضیه میزان B12 تغییر یافته که ممکن است در این بیماری اتفاق بیفتد تا حدی به علت نقص در پروتئین مگالین می‌باشد. مگالین عضوی از خانواده¬ی گیرنده¬ی LDL می‌باشد و جذب ایلئال کمپلکس B12 – فاکتور داخلی متصل به کوبولین را کنترل می¬کند. (فارماکوکینتیک را ببینید). گیرنده‌های LDL شامل گیرنده‌هایی برای آپولیپوپروتئین E، پروتئین پیش ساز آمیلوئید و آلفا2- ماکروگلوبین، ماده¬ای که به بیماری آلزایمر مربوط می‌شود، می‌باشد. اختلال در انتقال B12 به سیستم عصبی مرکزی می¬تواند تا حدی مسئول پاتوژنز این بیماری باشد.

شواهدی، به طور عمده اپیدمیولوژیک، وجود دارند که نشان دهند B12 می¬تواند در برابر بعضی سرطان‌های خاص نقش حفاظت کننده داشته باشد. در چندین مطالعه¬ی بالینی مشاهده شده است که ترکیبی از B12 و اسید فولیک به طور چشمگیری تعداد سلول‌های غیر طبیعی برونشیال را که به نظر می¬رسیدند سلول‌های پیش ساز سرطان بودند، کاهش داده است. مکانیسم اثر آنتی کارسینوژنیک B12 روشن نیست. کمبود B12 منجر به کاهش سطح تیمیدیلیک اسید می‌شود که در بالا گفته شد.

SAMe علاوه بر اثرات معین دیگر در متیلاسیون DNA دخالت دارد که منجر به تنظیم بیان ژن از طریق فرایندی که خاموشی ژن (gene silencing) نام دارد، می‌شود. الگوهای غیر عادی متیلاسیون DNA مشخصه¬ی سلول‌های نئوپلاستیک هستند. کاهش مقدار SAMe و تیمیدیلیک اسید همچنین می¬تواند باعث افزایش خطا در رونویسی DNA، افزایش شکستن رشته¬ی DNA و نقص در ترمیم آن شود.

هیدروکسوکوبالامین در اختلالاتی که با سمیت سیانید مرتبط می‌شود نظیر درمان با سدیم نیتروپروساید و آتروفی اپتیک لبر(leber’s) به کار می¬رود. در این موارد از هیدروکسوکوبالامین تزریقی استفاده می‌شود که با سیانید ترکیب شده و سیانوکوبالامین حاصل می‌شود. واضح است که سیانوکوبالامین شکل صحیح مورد استفاده¬ی ویتامین B12 در این شرایط نمی‌باشد.

همچنین B12 می¬تواند با سولفیت ترکیب شود و لذا در برخی پژوهش‌های مقدماتی در کنترل بیش حساسیتی القا شده با سولفیت موثر بوده است. در این مطالعات سیانوکوبالامین به کار برده شده بود. شاید اگر از هیدروکسوکوبالامین استفاده می¬شد نتایج بهتری به دست می¬آمد. شواهدی که نشان دهد B12 تاثیری در کنترل سایر شرایط آلرژیک یا بیش حساسیتی داشته باشد وجود ندارد. 

در بعضی افراد نظیر سالمندانی که کمبود B12 دارند، ویتامین B12 در تنظیم حالات روحی و خلقی موثر است. مدرکی مبنی بر وجود این اثر تنظیم کنندگی حالات روحی در افرادی که کمبود ویتامین ندارند، وجود ندارد. همانطور که در بالا گفته شد، SAMe در واکنش‌های متیلاسیون کلیدی در سنتز کاتکولامین¬ها در مغز مشارکت دارد و این نوروترنسمیترها در نگهداری وضعیت تحریک پذیری اهمیت دارند.

فارماکوکینتیک

ویتامین B12 به طور طبیعی در منابع غذایی (به طور عمده فرآورده‌های حیوانی) به صورت متصل به پروتئین وجود دارد. سیانوکوبالامین اصلی¬ترین شکل ویتامین B12 به کار رفته در مکمل‌های غذایی و غنی سازی غذاها می‌باشد. متیل کوبالامین نیز در مکمل‌های غذایی به کار می-رود و هیدروکسوکوبالامین در تجویز وریدی استفاده می‌شود.

B12 که از طریق غذا دریافت می‌شود در معده تحت اثر اسید و آنزیم پپسین از پروتئین جدا می‌شود. دو شکل B12 که در این فرآیند آزاد می‌شوند، متیل کوبالامین و آدنوزیل کوبالامین هستند. تمامی اشکال B12 به پروتئین¬هایی به نام هاپتوکورین¬ها یا پروتئین¬های R که از غدد بزاقی یا موکوس معده ترشح می‌شوند، متصل می‌شوند. این اتصال در معده اتفاق می¬افتد. پروتئازهای پانکراس تا حدی کمپلکس B12- هاپتوکورین را در روده¬ی باریک تجزیه می¬کنند. در همین مکان B12 آزاد شده و سپس به فاکتور داخلی (IF) متصل می‌شود. فاکتور داخلی گلیکوپروتئینی است که از سلول‌های جداری معده ترشح می‌شود. کمپلکس B12 – فاکتور داخلی از ایلئوم انتهایی به داخل انتروسیت‌های ایلئال جذب می‌شود. روند جذب  طی فرآیندی که لازم است کمپلکس ابتدا به گیرنده¬ای  به نام کوبولین متصل شود اتفاق می¬افتد. در داخل انتروسیت‌ها، B12 از کمپلکس B12 – فاکتور داخلی جدا شده و سپس

 به پروتئین دیگری به نام ترانس کوبالامین II که آن را به جریان وریدی منتقل می¬کند متصل می‌شود. جریان خون وریدی، B12 را به کبد منتقل می¬کند که در آنجا بیش از تقریبا 50% ویتامین از خون برداشت می‌شود. بقیه¬ی این مقدار نیز توسط جریان سیستمیک به سایر بافت‌های بدن منتقل می‌شود. 

در جریان خون ویتامین B12 به پروتئین¬هایی پلاسمایی ترانس کوبالامین I (TCI)، ترانس کوبالامین II(TCII) و ترانس کوبالامین III(TCIII) متصل می‌شود. تقریبا 80% B12 پلاسما به TCI وصل می‌شود. TCII اصلی¬ترین پروتئین متصل شونده به B12 برای تحویل آن به سلول‌ها از طریق گیرنده¬های اختصاصی TCII می‌باشد. این پروتئین متصل شونده به B12 (TCII) همان است که در انتقال B12 از انتروسیت‌ها به جریان خون وریدی دخالت دارد (بالا را ببینید).

جذب کلی با افزایش دریافت ویتامین بیشتر می‌شود.

با این حال کیفیت جذب ویتامین با افزایش دوز کاهش می¬یابد. مطالعات بر روی سیانوکوبالامین نشان می¬دهند که 50% ویتامین در دوز یک میکروگرم، 20 % در دوز 5 میکروگرم و تقریبا 5% در دوز 25 میکروگرم جذب می‌شود. به طور چشمگیری دوزهای بسیار زیاد B12 با کیفیت جذب تقریبا معادل یک درصد جذب می‌شوند. فرآیند جذب حتی در غیاب فاکتور داخلی و از طریق انتشار غیرفعال صورت می¬گیرد. لذا، دوزهای بالای خوراکی را می-توان به جای روش تزریقی (معمولا داخل عضلانی) در درمان کمبود B12 به کار برد. هم اینک مطالعات زیادی در تایید این مطلب وجود دارد. کیفیت جذب B12 از غذاها تقریبا معادل 50% است.

کمپلکس ویتامین B12- ترانس کوبالامین II در داخل سلول با اثر پروتئازهای لیزوزومی تجزیه شده و کوبالامین (سیانوکوبالامین، متیل کوبالامین، آدنوزیل کوبالامین، هیدروکسوکوبالامین) حاصل می‌شود. کوبالامین در سیتوزول به متیل کوبالامین و در میتوکندری به آدنوزیل کوبالامین متابولیزه می‌شود. متیل کوبالامین اصلی¬ترین فرم در گردش کوبالامین می‌باشد. آدنوزیل کوبالامین بیش از 70% کوبالامین کبد، اریتروسیت‌ها، کلیه و مغز را تشکیل می‌دهد. ذخیره¬ی تمام کوبالامین بدن از 2 تا 3 میلی¬گرم متغیر است که تقریبا 50% این مقدار در کبد ذخیره شده است. 

ویتامین B12 در صفرا ترشح شده و از طریق گردش انتروهپاتیک بازجذب می‌شود. بخشی از B12 ترشح شده در صفرا از طریق مدفوع دفع می‌شود. همچنین آن مقدار از B12 خوراکی نیز که جذب نشده است همراه مدفوع دفع می‌شود. بازجذب B12 از طریق جریان انتروهپاتیک نیاز به فاکتور داخلی دارد. اگر سطح در گردش B12 فراتر از ظرفیت اتصالی خون باشد، شرایطی که معمولا پس از تجویز وریدی اتفاق می¬افتد، مقدار اضافی در ادرار دفع می‌شود.

*********

منبع: سامانه مکمل شناسی 

بسته های ویژه خبری :

پیشنهاد خواندنی

خار گل گیاهی برای حفاظت از کبد مشاهده
خار گل گیاهی برای حفاظت از کبد