اطلاعات تکمیلی راجع به عملکرد و فارماکولوژی بنفویتامین
بنفویتامین یک پیش ساز تیامین یا ویتامین B1 میباشد. ممکن است بنفوتیامین دارای فعالیت آنتی اکسیدانی باشد. ممکن است بنفویتامین دارای فعالیت گلوکوتوکسیک آنتی میباشد که منجر به فعالیتهای محافظتی عصبی، محافظتی چشمی، محافظتی قلبی و محافظتی کلیوی می گردد. (جهت عملکردهای بیشتر تیامین، قسمت تیامین را ببینید.)
بنفوتیامین یک پیش ویتامین تیامین (پروتیامین یا پیش ویتامین B1) میباشد و در داخل سلول به تیامین تبدیل میشود. این ماده نسبت به تیامین زیست فراهمی بیشتری دارد و در صورت تجویز خوراکی، سطوح تیامین را در خون و کبد افزایش میدهد، اما به نظر میرسد اثر کمی بر روی سطوح تیامن در مغز دارد.
به نظر میرسد که بنفوتیامین دارای فعالیت آنتیاکسیدانی مستقیم است و از آسیب اکسیداتیو DNA در شرایط in vitro جلوگیری مینماید. بنفوتیامین از استرس اکسیداتیو القا شده توسط موتاژن 4- نیترو کوینولین -1- اکسید(NQO) که موجب تشکیل 8- هیدروکسی دئوکسی گوانوزین توسط گونههای اکسیژن فعال (ROS)، سم اورمیک ایندوکسیل سولفات و هورمون پپتیدی آنژیوتنسین II میشود، پیشگیری میکند.
(آنژیوتنسین II استرس اکسیداتیو را از طریق فعال کردن H(P) NAD اکسیداز القا میکند.) این مورد در یک رده سلولی کلیوی جنین انسان، یک ردهی سلولی اپیتلیال کلیه موش صحرایی و یک ردهی سلولی اپیتلیال رودهی خوک نشان داده شده است.
آزمایشهای بدون سلول نیز یک اثر سیستم آنتیاکسیدانی را در بنفوتیامین نشان دادند. آسیب اکسیداتیوالقا شده توسط آنژیوتنسین II به طورکامل توسط بنفوتیامین پیشگیری میشود. مکانیسم دقیق عملکرد آنتیاکسیدانی نا شناخته است.
اگرچه D - گلوکز در متابولیسم سلولی بسیار مهم است، اما در صورتی که سطوح آن بالاتر از حد طبیعی باشد، میتواند برای بافت سمی باشد. جدیترین عوارض دیابت، نوروپاتی محیطی دیابتی، رتینوپاتی دیابتی، نفروپاتی دیابتی، بیماری عروق محیطی و بیماری قلبی عروقی به علت درجهی بالای سمیت (گلوکوتوکیسیتی) سطوح بالای D - گلوکز برای بافتها رخ میدهند. پاتولوژیهای میکرووسکولار و ماکرووسکولار در همه این عوارض دیابت مشاهده میشوند.
از آنجایی که تیامین نقشهای حیاتی متعددی در متابولیسم گلوکز ایفا میکند، به نظر میرسد که ممکن است بنفوتیامین مزایای درمانی در پیشگیری و درمان این عوارض دیابت داشته باشد. مطالعات اولیه بیانگر این امر است.
یکی از عمدهترین سؤالات در پاتوفیزیولوژی این است که چگونه تمامی پاتولوژیهای میکرووسکولار و ماکرووسکولار مختلف، از اثرات سمی سطوح بالای D - گلوکز ناشی میشوند. در این زمینه چهار فرضیه وجود دارد: توسط افزایش جریان مسیر پلی ال، توسط افزایش تشکیل محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته (AGEs)، توسط فعال شدن ایزوفرمهای پروتئین کیناز C (PKC) وتوسط افزایش جریان مسیر هگزوزامین.آنزیم اول در مسیر پلی ال، آلدوز ردوکتاز میباشد. آلدوز ردوکتاز احیای وابسته به نیکوتینامید دی نوکلئوتید فسفات (NADPH) انواع مختلف ترکیبات کربونیل را که شامل گلوکز میباشد، کاتالیز مینماید.
زمانی که سطوح D - گلوکز بالاست، آلدوز ردوکتاز، D- گلوکز را به قند الکلی سوربیتول احیا میکند. در این فرآیند، سطوح NADPH پایین است، سوربیتول از طریق آنزیم سوربیتول دهیدروژناز به فروکتوز اکسید میشود و نیکوتینامید آدنین دی نوکلئوتید (+NAD) به نیکوتینامید دی نوکلئوتید (NADH) احیا میگردد. این فرآیند منجر به افزایش نسبت سیتوزولی NAD:NADH میشود که فعالیت آنزیم گلیسرآلدئید -3- فسفات دهیدروژناز (GAPDH) را مهار ساخته و غلظت تریوز فسفات را بالا میبرد. ممکن است فسفات تریوز بالا، غلظت متیل گلیوکسال، یکی از پیش سازهای عمدهی محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته (AGEs)، و دی آسیل گلیسرول (DAG) را افزایش دهد. ممکن است DAG افزایش یافته، ایزوفرمهای PCK را فعال سازد.
AGEs در مقادیر بالا در عروق خونی شبکیه افراد دیابتی و گلومرول کلیوی آنها یافت میشود. در حقیقت، مهمترین معیار کنترل طولانی مدت گلوکز، اندازه گیری هموگلوبین A1c سرم میباشد. هموگلوبین A1c، هموگلوبین گلوکوزیله میباشد. تاریخچه کشف AGEs به حدود دههی 1900 و توسط شیمیدان غذایی Louis-Camille Maillard بازمیگردد. در سال 1912، این دانشمند یک واکنش شیمیایی که با غذاها رخ میدهد را توصیف نمود و بیان کرد که این واکنش به غذاها طعم میدهد. این واکنش اکنون واکنش Maillard یا واکنش قهوهای شدن نامیده میشود.
واکنش Maillard یک واکنش غیر آنزیمی است که در زمانی که آلدهیدها، کتونها و قندهای احیا کننده (به طور مثال D- گلوکز) با گروههای آمینوی پروتئینها، پپتیدها یا آمینواسیدها متراکم میگردند، رخ میدهد. این واکنشها ممکن است به غذاها طعم دهند، اما زمانی که دربدن رخ میدهند، ارزش اندکی دارند. واکنش Maillard یا قهوهای شدن است که AGEs را تولید مینماید. هموگلوبین A1c اولین مثال برای واکنشهای غیر آنزیمی به خصوص واکنش Maillard است که میتواند به طور فیزیولوژیک رخ دهد.
AGEs میتوانند از منابع بسیاری افزایش یابند: اکسیداسیون خود به خودی گلوکز به گلی اکسال، شکستگی گلیسرآلدهید -3- فسفات و دی هیدروکسی استون فسفات به متیل گلی اکسال. دی کربونیلها با گروههای آمینوی پروتئینهای داخل سلولی و خارج سلولی واکنش داده تا AGEs از طریق واکنش Maillard تشکیل شود، که از نظر شیمیایی ایجادکنندهی شیفت بازی است که منجر به یک مشتق آمادوری میگردد. تولید پیش سازهای AGE داخل سلولی منجر به آسیب سلولها و بافتها، عمدتا از طریق استرس اکسیداتیو، میشود.
اخیراً گیرندههای AGEs شناسایی شدهاند وRAGEs یا گیرندههای محصولات انتهایی گلیکاسیون پیشرفته نامیده میشوند. همراهی AGEs با گیرندههای AGE میتواند موجب تخریب بافت یا خنثی کردن AGEs، بسته به نوع گیرندههایی که AGEs به آنها متصلند، شود..جفت شدگی AGEs با گیرندههای ویژهی خود ممکن است باعث القا استرس اکسیداتیو شدید گردد. تحقیقات بسیاری درباره AGEs و RAGEs در حال انجام میباشد.
ممکن است انتقال D – گلوکز اضافه به مسیر هگزوزامین نیز در تظاهرات جدی عوارض دیابت نقش داشته باشد. در این مسیر، فروکتوز – 6- فسفات از گلیکولیز مشتق میشود، تا سوبسترای واکنشهای بیوشیمیایی که نیاز به –N- UDP استیل گلوکزامین دارند، شامل سنتز پروتئوگلیکان و تشکیل گلیکو پروتئینهای متصل به O (O- linked) را فراهم سازد. فعال شدن مسیر هگزوزامین توسط سطوح افزایش یافته D- گلوکز ممکن است نتیجه تغییرات بسیاری در بیان ژن و عملکرد پروتئینی، که هر در پاتوژنز عوارض دیابت نقش دارند، باشد.
خانوادهی PKC در برگیرندهی حداقل 11 ایزوفرم میباشد. 9 ایزوفرم، توسط پیامبر ثانویهی لیپیدی، دی آسیل گلیسرول (DAG) فعال میشوند. سطوح بالای D-گلوکز در سلولها، مقدار DAG را در سلولهای میکرووسکولار و در شبکیه وگلومرول کلیوی حیوانات دیابتی افزایش میدهد. این امر با افزایش سنتز DAG از واسطه گلیکولیتیک، دی هیدروکسی استون فسفات، رخ میدهد. به نظر میرسد که افزایش در DAG منجر به فعال سازی PKC، به طور عمده ایزو فرم بتا PKC میگردد. فعال سازی PKC - بتا، اختلالات جریان خون شبکیه و جریان خون کلیوی را موجب میشود.
به نظر میرسد که ممکن است هر یک از چهار مکانیسم پاتوژن متفاوت که در بالا بحث شد، یک فرآیند منفرد القا شده توسط هایپرگلایسمی که تولید بیش از حد گونهها ی اکسیژن سوپراکسید توسط زنجیرهی انتقال الکترون میتوکندریایی، را موجب شود. تحقیقات بیشتر جهت اثبات این فرضیه بسیار جالب، ضروری است.
مشخص شده است که بنفوتیامین سه مسیر از چهار مسیر آسیب هایپرگلایسمی بحث شده در بالا – مسیر هگزوزامین، مسیر DAG- PKC و مسیر محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته را مسدود مینماید. این مطالعات در شرایط in vitro در سلولهای اندوتلیال و در شرایط in vivo در موشهای دچار رتینوپاتی دیابتی تجربی انجام شدند. مشاهده شده است که بنفوتیامین از رتینوپاتی دیابتی در موشها پیشگیری مینماید.
به عنوان نتیجهای از کاهش توانایی گلیسرآلدهید- 3- فسفات دهیدروژناز جهت پردازش متابولیتها، مسیر AGE، مسیرDAG- پروتئین کیناز C و مسیر هگزوزامین فعال شوندمی . اخیرا گزارش شده است که بنفوتیامین این مسیرهارا توسط فعال کردن آنزیم مسیر پنتوز فسفات، ترانس کتولاز مسدود مینماید. ترانس کتولاز یک آنزیم عمده در مسیر پنتوز فسفات است که واکنش ریبوز-5- فسفات و گزیلولوز -5- فسفات به گلیسرآلدهید-3- فسفات و سدوهپتولوز -7- فسفات کاتالیزمیکند. ترانس کتولاز، جهت فعالیت خود نیازمند کوکربوکسیلاز یا تیامین دی فسفات، شکل فعال تیامین، میباشد.
منبع:مکمل شناسی به نقل از پی ر آر
............................
توجه: مصرف مکمل های غذایی باید همراه با آگاهی و شناخت و سواد تغذیه ای باشد. طبیعتا بهترین مسیر در این خصوص، راهنمایی پزشک است و نحوه تهیه مکمل های غذایی صرفا داروخانه می باشد. هشدارها در رابطه با مصرف مکمل های غذایی، خصوصا در رابطه با بیمارانی که دارای بیماری زمینه ای هستند و نیز کودکان و خانم های باردار از حساسیت بیشتری برخوردار است