دکتر حمید رضا جمشیدی: بن بست های صنعت دارو
در همین حال نباید فراموش کرد که «توسعهی مداوم»اساس «تداوم تولید» است و هر توسعه و حرکت روبه جلویی است که اگر متصل به برنامه بعدی نباشد، قطعاً به سکون،ایستایی و توقف منتهی خواهد شد.
البته نباید فراموش کرد که محرک توسعه؛ بازار است، چرا که اساس تولید؛ نیازمندیهای بازار است.
لذا از نقطهای که بازار مورد هدف هر تولیدی (مثل دارو) به اشباع میرسد، آنگاه دو راهحل بیشتر باقی نمیماند، «گسترش بازار»؛ یا تولید «محصولات جدید»، امّا اتفاقی دیگری در فضای کلی صنایع دارویی کشور رخداده است.
یعنی زمانی که بازار کشور به داروهای رایج و با فرمولهای سادهتر، نیاز داشته، توسعه صنایع دارویی هم رونق لازم را داشته است، امّا از زمانی که بازار کشور برای این گونه داروها به حد رفع کامل نیاز رسیده، صنایع دارویی ما کمتر توانستند و یا خواستند که به سمت گسترش بازار و یا تولید محصولات نوین بروند.
دارو در امنیت غیرعامل و اقتدار ملی نیز نقشی تعیین کننده داشته و دارد.
لذاپس از پیروزی انقلاب اسلامی جهت حرکت صنایع دارویی برای دولتمردان، متخصصان و فعالان عرصه صنایع دارویی کاملاً مشخص بود، تولید برای رفع نیاز بازار داخلی؛ این موضوع باعث شد کارخانههای داروسازی موجود در آن زمان رشد نموده و یا کارخانههای جدیدی احداث شوند و دانش و امکانات خوبی در خصوص داروسازی، در کشور ایجاد شود، تا جایی که به جرات میتوان صنایع دارویی حال حاضر کشور را؛ یکی از ثمرات و اثرات ارزشمند انقلاب اسلامی دانست.
به اعتقاد من؛ از آن مقطعی که ما توانستیم نیاز کشور به داروهای رایج را تامین کنیم، تداوم برنامهی توسعه صنایع دارویی کشور میتوانست «همطرازی با رقبای بینالمللی» باشد که نشد.
این مساله؛ موضوع پیچیده و چند بُعدی ست.
مولفههای مختلفی هم در ایجاد این وضعیت، یعنی در خود ماندگی (یا رضایت صنایع دارویی به بازارهای داخلی و داشتههای درون مرزی)، موثر بود.
تحولات این چنینی و تغییر فضای کسب و کار، یک شبه ایجاد نمیشود که مدیران صبح روز بعد با شرایط جدید مواجه شوند و لاجرم بنشینند و چاره اندیشی نمایند.
اکثر تحولات کلان محیطی به مرور شکل میگیرند، لذا کمتر احساس میشوند، به همین دلیل هم هست که امروزه در دانش مدیریت، (خصوصاً مدیریت صنعتی)؛ بر «آینده پژوهی» و حتّی «مهندسی آینده» تاکید میشود.
لذا در بیان چرایی عدم شکلگیری توسعه ثانویه صنایع دارویی کشور؛ فرض کنید کارخانه A داروی رایجی را تولید میکرده و با حاشیه سود و شرایط مطلوب خود به بازار (نیازمند) داخلی میفروخته است، چند سال بعد کارخانهBهم بهدلیل کشش بازار؛ همین محصول را تولید کرده، قطعاً کارخانه A به دلیل آنکه سهمی از بازار قبلی خود را با ورود رقیب جدید، از دست نداده، خیلی نگران نشده، تا اینکه کمکم کارخانههای دیگری وارد بازار شدهاند و رقابت برای سهمگیری از بازار داخل، به تدریج شروع شده است.
در این مرحله هم؛ هنوز کارخانه A وحتّی B با مشکل جدی رو به رو نشدهاند، زیرا توان رقابتی بهتری داشتهاند، (مثلاً با کاهش قیمت فروش به پخشها توانستهاند، سهم خود را حفظ کنند)، امّا حالا که 20 کارخانه تا سه برابر نیاز بازار؛ همین محصول را تولید میکنند، دیگر مساله تغییر یافته و همهی این کارخانهها (به درجات مختلف) تحت «فشار اشباعی بازار» قرار گرفتهاند.
سیاستگذاران دارویی کشور هم از این موضوع ناراحت نشده و نیستند، زیرا ماموریت آنان تامین داروی مورد نیاز کشور با حداقل قیمت و حداکثر کیفیت و تداوم دسترسی است که اتفاقاً این ماموریت در بازار اشباع شده از تولیدات داخل، بهتر هم تامین میشود.
بنابر این نمیتوان گفت که دولت مقصر بوده و یا صنعت، آنچه مهم بوده و انجام نشده، پیشبینی و چارهاندیشی برای مقابلع با رخداد طبیعی بروز اشباع بازار و پیآمدهای آن بوده است (که متاسفانه کمتر به آن پرداخته شده است).
صادرات دارو (خصوصاً داروهای ژنریک رایج و یا پرمصرف که عمدهی تولیدات دارویی مارا تشکیل میدهد)، به راحتی امکانپذیر نیست. پیچیدگیهای خاص خود را داراست.
دارو محصولی راهبردی است، پس در وهله نخست مبادلات آن به تعاملات بین کشورها بستگی دارد، دارو محصولیاست حیاتی، بنابراین مساله کیفیت و دارا بودن تائیدیههای معتبر جهانی، بر موضوع قیمت عمدتاً ارجح است، دارو محصولی است که توسط مصرفکننده نهایی انتخاب نمیشود، لذا موضوعِ فهرستهای دارویی کشورها نیز در صادرات حایز اهمیت میشود، دارو محصولی است که دارای نظامات خاصی است، بنابراین موضوع انطباق نظامهای دارویی کشورها با یکدیگر هم مطرح است، سوای این موارد بحث ثبت و معرفی دارو و هماهنگی و داشتن برنامه برای صادرات نیز حائز اهمیت است.
لذا به شخصه اعتقاد دارم که در فصل نوین توسعه صنایع دارویی کشور، راهحل نوآوری منتهی به انطباق داروهای ایرانی با رقباء خارجی، بر افزایش کمّی صادرات ارحجاست.
نگاهی به وضعیت تبادلات دارویی ما با جهان؛این موضوع را به خوبی اثبات میکند.
صادرات دارویی ما به لحاظ وزنی بالاست، ولی از جهت ارزشی و مبلغی بسیار کم ارزش است، برعکس واردات ما به جهت تعدادی و وزنی بسیار کم حجم است،ولی به جهت قیمتی بسیار گران قیمت، تا آنجا که از 14 هزار میلیارد تومان ارزش بازار دارویی کشور، یک سوم آن سهم داروهای وارداتی میشود، درحالی که از نظر تعدادی این داروها، فقط 3 تاحداکثر 4 درصد از سهم بازار دارویی کشور ما را به خود اختصاص دادهاند و این یعنی جا ماندگی صنایع دارویی ما؛ از تولید داروهای با ارزشافزوده بالا که باید جبران شود.
لذا صنایع دارویی کشور در تداوم توسعه خود،چارهیی جزء هدفگذاری تولید داروهای نوین با ارزش بالا و حجم پایین و حضور در بازارجهانی و همطرازی با رقبای خارجی،ندارند.
البته وقتی میگوئیم همطرازی با رقباء خارجی، نباید در اولین گام؛ کمپانیهای بزرگ چند ملیتی دارو را متصور شویم. هدفگذاری اولیه ما میتواند تامین نیازهای داخلی و منطقهای به داروهای نوین با دانش بالا باشد، سپس به گامهای بعدی فکر نموده و این قدمها را برداشت.
در مقطع کنونی؛ موضوع اصلی؛ تغییر رویکرد و نگاه و درک این واقعیت است که دیگر نمیتوان با تولید همان داروهای رایج و قدیمی؛ به تداوم کار صنعت دارو در درازمدت امیدوار بود.
باور اینکه صنایع دارویی ما برای توسعه و رونق، راه دیگری جزء روزآمدی در تولید و محصول ندارند، قبول این واقعیت که توان لازم در داخل برای آغاز این عصر از توسعه صنعت دارو وجود دارد.
البته در کنار این اعتقادات، باید برنامههایی هم برای همافزایی و توانمندسازی واحدهای صنایع دارویی و درنهایت آغاز حرکت به سمت، تولید داروهای با دانش و ارزش بالاتر، ترسیم نمود و با جدِیت این برنامهها را اجرا کرد.
آنگاه خط سیری در صنایع دارویی شکلمیگیرد که ما را قطعاً به هدف «همطرازی با رقباء خارجی» میرساند.
همین الان در گروه برکت، ما دهها قلم داروی «آنتیکنسر» (ضدسرطان) تولید میکنیم و بخش مناسبی از نیاز دارویی کشور به این داروها را برطرف کردهایم، وارد حوزه تولید داروهای با تکنولوژی بالا (High Tech) هم شدهایم، ضمن این که از چندین سال قبل تمامی واحدهای تازه تاسیس ما، با هدف تولید محصولات نوین با فنآوریهای جدید، برنامهریزی شدهاند.
البته این موارد؛ بخشی از اقدامات درون گروهی ما برای آغاز دوران جدید توسعه صنایع دارویی بوده است.
به اینکه گروه دارویی برکت برای توانمندسازی بخش خصوصی چه اقداماتی انجام
داده، باز خواهیم گشت، امّا سوال مهمّتری که قبل از آن ایجاد میشود این است که چرا «برکت» واحدهای خود را به بخش خصوصی واگذار نمیکند؟ میخواهیم این سوال را بپرسیم که قبل از ابلاغیه اقتصاد مقاومتی، ابلاغیه اصل 44 در سال 1385 صادر شد، چرا این ابلاغ (که اساس آن خروج بخشهای غیرخصوصی از بنگاهداری است) را مدّ نظر قرار ندادهاید؟ به طور خلاصه به نظر جنابعالی؛ آیااساساً خصوصیسازی حتّی بر حمایت از بخش خصوصی؛ الویت ندارد؟
سوال بسیار خوبی است!. اینکه پرسیده شود الویت با تقویت بخش خصوصی است یا خصوصیسازی؟! زیرا اخیراً شاهدیم که بسیاری از همکاران، مدام عنوان میکنند که خصوصیسازی شرط اول برای توسعه صنعت دارو است.
من از این همکاران (که اکثر آنان تجربه مدیریت شرکتهای دارویی غیرخصوصی را هم دارند)، سوال میکنم، موج اول توسعه صنایع دارویی در کشور چگونه حادث شد؟
آیا غیراز این بود که ابتدا شرکتهای دولتی و عمومی کار تولید و توسعه صنعت داروسازی را آغاز نمودند و سپس مسیر حضور بخش خصوصی درصنایع دارویی هموار شد و سرمایهگذاران بخش خصوصی وارد این عرصه شده و مالکیت و مدیریت برخی شرکتهای دارویی را برعهده گرفتند؟.
از این تعداد نزدیک به 65 شرکت (که عمدتاً خصوصی هستند)، تقریباً تولیدی ندارند.
از 105واحد باقیمانده؛ دوسوم خصوصی و فقط یکسوم غیرخصوصیاند، امّا سهم بخش غیرخصوصی (به رغم تعداد کمتر) درست برعکس است، یعنی دوسوم سهم تولید از آن یکسوم واحدهای غیرخصوصی است و فقط یکسوم بازار در اختیار بخش خصوصی است.
ضمن آنکه ما در مجموعه برکت مسیر خصوصیسازی را هم آغاز نمودهایم، امّا نه به صورت واگذاریهای یکباره از نوع واگذاریهایی که منتهی به تعطیلی کارخانههای موفق و استفاده از سایت و زمینهای آنها شد.
مساله دارو؛ مساله حساسی است، نمیتوان کارخانههای داروسازی فعال را به اسم خصوصیسازی به افراد سرمایهگذاری فروخت که هدف آنان، بازده سریع سرمایه از طریق خرید و فروش زمین و ابینه است.
در حال حاضر تمامی شرکتهای فعال شده و سودده برکت (حتّی خود شرکت هولدینگ برکت) به بورس پیوستهاند و اتفاقاً عمدتاً بازده و عملکرده خوبی (خصوصاً به لحاظ شفافیت و تحقق اهداف مالی)، دارند.
ضمن آنکه از هر شراکت مفیدی استقبال کردهایم، چه شراکت در ساخت و یا مالکیت و چه در تولید قراردادی، بنابراین ما هم به خصوصیسازی اصولی اعتقاد داریم، امّا در همین حال معتقدیم که نوع مدیریت مهمتر از نوع مالکیت است.
در سطح درون سازمانی، «مدیریت توسعه محور» در واقع شالودهی کار شرکتهای این گروه بوده و هست.
در ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره)؛ تنها بخشی که تمامی درآمدهای آن دوباره به همان بخش باز میگردد، همین بخش دارویی است، این موضوع یعنی بازگشت سود به سرمایهگذاری مجدد، تقریباً در هیچ جای دیگری در کل بخش صنعت کشور (چه بخش خصوصی و چه بخش غیرخصوصی اعمّ از دارویی و غیردارویی)، صورت نمیگیرد.
از این سرمایههای ایجاد شده از گردش کاری شرکتهای دارویی مجموعه؛مواردی نظیر: تولید داروهای ضدسرطان، هورمونی و آنتیدیابت و سایر داروهای نوین خصوصاً داروهای مبتنی بر نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی، تولید مواد اولیه و داروهای ارزشمند (با حجم کم و ارزش بالا)، برپایه فنآوریهای نوین وامثال آن پیگیری شده است، تا آنجا که شرکتهای جدید برکت،همگی در عرصههای نوین دارویی پیریزی شدهاند.
در سطح ملی و برای هموارسازی راه توسعه مطلوب صنایع دارویی نیز؛ ما اقدامات مهمی داشتهایم که شاید مهمترین آنها ساخت شهرک صنعتی- دارویی برکت و تولید مواد اولیه دارویی با الویت مواد اولیه استراتژیکبوده است.
البته متاسفانه برخی به این اقدامات (خصوصاً ساخت شهرک صنعتی- دارویی)، دانسته و نداسته اتهامات را وارد میکنند، حتّی تلاش اخیر ما برای تبدیل شهرک صنعتی- دارویی برکت به منطقه آزاد اقتصادی را گرفتن نوعی امتیازخاص عنوان میکنند و یا اینکه شهرک را فاقد امکانات (مثلاً آب)، عنوان داشته و یا میگویند که ساخت این شهرک، برای برکت یک پروژه اقتصادی است، (یعنی هدف ما این بوده که شهرک را بسازیم و بفرشیم تا از این ساخت و ساز، سودی عاید مجموعه گردد!!)، این شایعاتزمانی میتوانست درست باشد که ما کل شهرک دارویی برکت را در انحصار خود نگه میداشتیم، درحالی که شرایط ورود به این شهرک برای همه (حتّی شرکتهای زیر مجموعه خود شرکت سرمایهگذاری دارویی برکت)، کاملاً یکسان است.
ضمناً ما با دعوتهای متعدد از فعالان حوزه صنایع دارویی و اعضاء هیات مدیره تشکلهای دارویی (به عنوان منتخبان صنوف دارویی)، اثبات کردهایم که به شدت علاقهمندیم بخش خصوصی وارد این شهرک شود و از امکانات آن بهرهمند گردد.
البته نه برای ایجاد کارخانههای تولیدی متفرقه و یا تولید داروهای چند نسل قبل، بلکه برای تولید داروهای مورد نیاز حال و آینده کشور و قابل عرضه و رقابت درسطوح منطقهای و جهانی، زیرا ما اراضی این شهرک را با همان قیمت تمام شده، واگذار نموده و از این پس نیز (به واجدین شرایط)، با همان قیمت تمام شده، واحدهای آن را واگذار خواهیم کرد.
ما اعتقاد داریم که این شهرک محلی برای همافزایی و تقویت بخشخصوصی در صنایع دارویی و زمینهساز توسعه مطلوب این صنعت راهبردی است، لذا امکانات وسیع و قیمت مناسب این شهرک را فقط در اختیار متقاضیانی قرار خواهیم داد که برای ورود به شهرک «برکت»، رویکرد متناسبی با این اهداف داشته باشند.
خوشبختانه تاکنون همقطعاتی کهاز این شهرک توسط چندین شرکت معتبر داخلی و خارجی شده است، در همین راستا بوده و نشانگر موفقیت این طرح ملی در توسعه صنایع دارویی کشور است.
درپایان اگر علاقمند به طرح مسالهای هستید، بفرمائید.
امّا در همین حال نباید از خاطر دور کرد که دستآوردهای ارزشمند این صنایع در صورتی برای فردای کشور پا برجا خواهد ماند که ما لزوم روزآمدی آن را؛از همین امروز درک کنیم.
همانگونه که نباید فراموش کنیم که بینان اقتصاد مقاومتی اتکاء حداکثری بر داشتههای داخلی است. لذا باید با کمک هم و بدون تفرّق و تفرقه، در یک فضای همدلی و همراستایی، به فکر شتاب دادن به فرآیند توسعه این صنایع حیاتی باشیم.
*****************
منبع: سامانه مکمل شناسی