آنچه باید در مورد مکمل های غذایی فولات بدانیم!
عملکرد مکمل های غذایی فولات
اسید فولیک خطر نقایص لوله عصبی و احتمالاً سایر انواع نقایص هنگام تولد را کاهش میدهد. همچنین ممکن است عملکردهای آنتی آتروژنی، ضد سرطانی، محافظت کنندهی سیستم عصبی و ضد افسردگی داشته باشد.
مکانیسم عمل مکمل های غذایی فولات
مطالعات حیوانی و اپیدمیولوژیک نشان دادهاند که کمبود فولات با نقایص بسته شدن لوله عصبی همراه میباشد. مطالعات انسانی حاکی از این است که اسید فولیک، وقتی که توسط زنانی که برای باردار شدن برنامه ریزی کرده اند، مصرف شود، میتواند خطر تولد کودکی با اسپینا بیفیدا یا سایر نقایص لوله عصبی را بسیار کاهش دهد.
مکانیسم دقیقی که اسید فولیک خطر نقایص لوله عصبی و احتمالا سایر انواع نقایص هنگام تولد را کاهش میدهد، شناخته شده نمیباشد. احتمالا این اثر اسید فولیک ناشی از نقش آن در سنتز اسید نوکلئیک و یا نقش آن در متابولیسم هوموسیستئین به متیونین میباشد.
این فرضیه وجود دارد که اسید فولیک ممکن است از وقوع نقایص لوله عصبی پیشگیری نکند، اما ممکن است در عوض میزان سقط جنینهای مبتلا را به طور انتخابی بالا ببرد.
تظاهر مرکزی تکامل جنین تقسیم سلولی گسترده و پایدار میباشد. فولات یک نقش مرکزی در تشکیل پیش سازهای اسید نوکلئیک، مانند تیمیدیلیک اسید و نوکلئوتیدهای پورینی، که برای سنتز اسید نوکلئیک و تقسیم سلول ضروری میباشد، ایفا میکند.
نیاز به فولات طی زمانهای رشد بافتی سریع، افزایش مییابد. اثر تراتوژنی کمبود فولات ممکن است ناشی از تأمین ناکافی پیش سازهای اسید نوکلئیک در سلولهای جنینی به سرعت در حال تقسیم باشد.
افزایش غلظت بافتی فولات ممکن است بر کمبود متابولیکی این ویتامین در تولید اسیدهای نوکلئیک و احتمالاً پروتئینها، در هنگام بسته شدن لوله عصبی، که به طور معمول 24 تا 28 روز بعد لقاح رخ میدهد، غلبه کند.
با این حال، تأمین ناکافی پیش سازهای اسید نوکلئیک ممکن است باعث نقایص هنگام تولد عمومی تر و کمبود فولات موجب نقایص مادرزادی اختصاصی تر و قابل پیش بینی شود.
اگر چه مشتقات اکتودرم عصبی بیشتر از سایر بافتها تحت تاثیر کمبود فولات قرار میگیرند، اما، تمام بافتهای جنینی به سرعت طی دورهی تکامل مستعد تقسیم هستند.
تأمین ناکافی پیش سازهای اسید نوکلئیک ممکن است تا حدی در مکانیسم نقایص لوله عصبی ناشی از کمبود فولات نقش ایفا کند اما توضیح کافی برای این اختلالات مادرزادی نمیباشد.
برخی مطالعات نشان میدهند که سطوح هومو سیستئین در زنان بارداری که قبلاً کودکی با نقایص لوله عصبی به دنیا آورده اند، به طور قابل توجهی بالاتر از زنان بارداری میباشد که کودکی طبیعی به دنیا آورده اند، میباشد.
باید انتظار داشت که این موضوع در زنان باردار با وضع فولات پایین رخ دهد. آنزیمی که هوموسیستئین را به متیونین متابولیزه میکند، متیونین سنتاز، از 5- متیل تترا هیدرو فولات و همچنین ویتامین B12 به عنوان کوفاکتور استفاده میکند.
مدارکی وجود دارد که نشان میدهد زنان باردار با سطوح هوموسیستئین بالا در آنزیم متیونین سنتاز نقص دارند. نقص در این آنزیم منجر به کاهش تولید متیونین و s- آدنوزیل متیون (SAMe) خواهد شد.
SAMe در تعدادی از واکنشهای ترانس متیلاسیون شامل واکنشهای دخیل در تشکیل میلین، دخالت دارد. افزایش سطوح هوموسیستئین موجب افزایش استرس اکسیداتیو و بروز اثرات تراتوژنیک میگردد.
هوموسیستئین در جنین اثرات تراتوژنیک avian داشته است. avian جنین به طور مستقیم با D و L- هوموسیستئین یا با ال – هوموسیستئین تیولاکتون تیمار شده بود، نقایص لوله عصبی ناشی از آن که با اسید فولیک پیشگیری شده بود، نشان دهنده این بود که هوموسیسئین میتواند باعث دیس مورفوژنز در لوله عصبی گردد.
هایپرهوموسیستئینمی با بیماری قبلی عروقی، بیماری عروق مغزی و تنگی شریان کاروتید در بزرگسالان همراه میباشد. اسید فولیک میتواند سطوح هوموسیستئین خون را از طریق تبدیل هوموسیستئین به متیونین کاهش دهد. دریافت بالای فولات با خطر کمتر حوادث کرونر همراه میباشد.
شواهدی موجود است که هایپرهوموسیستئینمی یک فاکتور خطر برای بیماری کرونر قلب، مستقل از سایر فاکتورهای خطر شناخته شده (هایپر کلسترولمی، هایپرتانسیون، دیابت، سیگار کشیدن) میباشد.
اسید فولیک، همان گونه که در بالا بحث شد، میتواند سطوح خونی هوموسیستئین را پایین آورد اما مکانیسمی که با هایپرهوموسیستئینمی ممکن است خطر بیماری عروقی را افزایش دهد، مشخص نیست.
تعدادی فرضیه پیشنهاد شده است. هوموسیستئین ممکن است آتروژنز را از طریق اختلال عملکرد اندوتلیال و استرس اکسیداتیو افزایش دهد. سطوح بالای هوموسیستئین ممکن است منجر به افزایش اکسیداسیون لیپوپروتئین کلسترول با چگالی کم (LDL-C) شود.
LDL-C اکسید شده اتیولوژی اصلی در آتروژنز است. هوموسیستئین میتواند رشد سلولهای عضلانی صاف را تحریک کرده و چسبندگی پلاکتی را افزایش دهد و چندین فاکتور در آبشار انعقادی را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، هوموسیستئین میتواند ایجاد کنندهی لخته باشد.
تقریباً 10% جمعیت در آنزیم متابولیزه کنندهی فولات که متیلن تترا هیدرو فولات ردوکتاز (MTHFR) نامیده میشود، نقص دارند. MTHFR احیای 5، 10- متیلن تترا هیدروفولات را به 5- متیل تترا هیدروفولات کاتالیز میکند.
5- متیل تتراهیدروفولات گروه متیل خود را به هوموسیستئین انتقال میدهد تا متیونین تشکیل گردد، که این واکنش با متیونین سنتاز کاتالیز میشود. فلاوین آدنین دی نوکلئوتید فسفات(FAD) که از ریبوفلاوین (ویتامینB2) مشتق میشود و نیکوتینامید آدنین دی نوکلئوتید فسفات (NADPH)، که از نیاسین مشتق میشود، کوفاکتورهایی هستند که در این واکنش شرکت میکنند.
کمبود MTHFR شایعترین اشکال مادرزادی در متابولیسم فولات میباشد و یک علت ژنتیکی اصلی در هایپرهوموسیستئینمی است. پلی مورفیسم A222V (قرارگیری آلانین به جای والین در جزء 222 این آنزیم)، که در آن تغییر باز در موقعیت 677 این ژن، از سیتوزین تا تیمین وجود دارد، در حدود 10% جمعیت، هوموزیگوت میباشد.
افرادی که برای عامل T677 هوموزیگوت هستند، سطوح بالای هوموسیستئین دارند که به نظر میرسد با افزایش خطر بیماری عروقی همراه باشد.
آنزیم جهش یافته قابل تغییر با دما میباشد و نمیتواند به اندازهی آنزیم طبیعی محکم به کوفاکتور خود FAD متصل شود.
اضافه شدن فولات به آنزیم جهش یافته اتصال آن را به FAD پایدار کرده و همچنین آنزیم را در مقابل غیر فعال شدن توسط گرما، پایدار میسازد.
اسید فولیک ممکن است مکانیسم آنتی آتروژنی غیر از کاهش سطوح هوموسیستئین داشته باشد. اختلال در قابلیت دسترسی نیتریک اکسید (NO) مشتق از اندوتلیوم، تولید شده توسط آنزیم نیتریک اکسید سنتاز اندوتلیالی (eNOS)، به صورت واسطهای برای آترواسکلروز شناسایی شده است.
نشان داده شده است که اسید فولیک و 5- متیل تترا هیدروفولات وضعیت NO مختل شده را در افراد مبتلا به هایپرکلسترولمیک بهبود میبخشد.
در سلولهای اندو تلیال کشت شده، مشخص شده است که 5- متیل تترا هیدرو فولات فعالیت آنزیمی تترا هیدروبیوپترین (BH4) انباشته از eNOS را که تشکیل NO را زیاد میکند، افزایش میدهد.
افزایش فعالیت eNOS ممکن است مکانیسمی دیگر برای فعالیت آنتی آتروژنی احتمالی اسید فولیک باشد.
از یافتهها این گونه برمیآید که 5- متیل تترا هیدروفولات به طور مستقیم رادیکالهای سوپراکسید را در شرایط in vitro پاکسازی میکند.
eNOS فعال شده همچنین تولید سوپر اکسید را کاهش میدهد. از هم پاشی eNOS، که تحت شرایط هایپر کلسترولمی رخ میدهد، منجر به کاهش تولید NO و افزایش تولید سوپراکسید میشود. به نظرمیرسد فولات قابلیت دسترسی مختل شدهی NO را توسط اصلاح تخریب eNOS بهبود میبخشد.
مطالعات اپیدمیولوژیک نشان دادهاند که کاهش فولات با سرطانهای کولورکتال، ریه، مری، مغز، گردن رحم و پستان همراه میباشد. دادهها از اثر وضعیت فولات بر روی کارسینوژنز حمایت میکنند و بیشتر این اطلاعات با سرطان کولورکتال مطابق میباشد.
مکانیسم اثر ضد سرطانی احتمالی فولات به خوبی شناخته نشده است. کمبود فولات ممکن است هایپومتیلاسیون DNA و عدم خاموشی ژن را القا کند. فولات برای سنتز عامل ترانس متیلاسیون، S- آدنوزیل متیون (SAMe) حیاتی میباشد.
SAMe بازهای خاصی را در DNA متیله میکند که منجر به خاموشی ژن میشود. عدم خاموشی ژن، بیان ژن را تغییر داده و میتواند یکپارچگی ژنوم را برهم زند. به نظر میرسد هایپومتیلاسیونDNA حادثهی زود هنگام در کارسینوژنر از جمله سرطان کولورکتال باشد.
کمبود فولات ممکن است منجر به افزایش قرار گرفتن یوراسیل در DNA شود. فولات برای تشکیل تیمیدیلیک اسید از دئوکسی یوریدیلیک اسید ضروری میباشد. افزایش قرارگیری یوراسیل در DNA میتواند منجر به برهم زدن یکپارچگی DNA شود.
کمبود فولات ممکن است همچنین موجب کاهش ترمیم DNA، اختلال در بقای سلول کشنده طبیعی، کمبود ثانویه کولین، کاهش تحریک لنفوسیتهای T توسط فیتوهماگلوتین و فعالیت ویروسهای تومورزا شود.
یک گزارش اخیر نشان داد که کمبود فولات موجب شکستگیهای پیشرونده زنجیره DNA در ناحیه بسیار حفظ شده ژن مهار کننده تومور p53 در کولون موش صحرایی میشود.
غلظتهای پایین فولات در خون با عملکرد شناختی ضعیف، دمانس و تحلیل عصبی مغز مربوط به بیماری آلزایمر همراه میباشد. یک گزارش اخیر نشان داد که فولات سرمی پایین قویاً با آتروفی قشر مخ همراه میباشد.
مکانیسم اثر حفاظت کنندهی عصبی فولات به خوبی شناخته نشده است. پیشنهاد شده است که بالا رفتن سطوح هوموسیستئین، ثانویه به کمبود فولات ممکن است به طور عمده ای، از طریق افزایش استرس اکسیداتیو و اختلال در عملکرد اندوتلیال مسئول تخریب عصبی باشد.
در یک مطالعه، بالا رفتن سطوح هوموسیستئین سرم با آتروفی پیشرونده لوب تمپورال درافراد مبتلا به آلزایمر همراه بود. کمبود فولات با افسردگی و سایر علایم روانپزشکی همراه میباشد.
یافتهها در افسردگی شدید شامل سطوح پایین فولات پلاسما و اریتروسیت است که با پاسخ ضعیف به داروهای ضد افسردگیها همراه میباشد. افراد با سطوح فولات پلاسمای پایین به داروی ضد افسردگی فلوکستین نسبت به سطوح فولات طبیعی، کمتر پاسخ میدهند.
یک مطالعه جدید گزارش داد که اسید فولیک فعالیت ضد افسردگی فلوکستین را در افرادی که دچار کمبود فولات نیستند، افزایش میدهد. مکانیسمی که فولات بر روی عملکرد مغز اثر میگذارد، مشخص نیست.
به نظر میرسد که محتملترین توضیح، نقش فولات در سنتز S- آدنوزیل متیون (SAMe) میباشد. 5- متیل تترا هیدروفولات دهنده متیل در تشکیل متیونین از هوموسیستئین میباشد.
این تفکر وجود دارد که این واکنش برای حفظ ذخیره SAMe (SAMe از متیونین تشکیل میشود) حایز اهمیت است. SAMe عامل متیله کننده در تشکیل نوروترانسمیترهای کاتکول آمین در مغز میباشد.
این نوروترانسمیترها در حفظ وضعیت موثر مهم میباشد. SAMe فعالیت تنظیم کننده خلق و خو دارد (SAMe را ببینید).
فارماکوکینتیک مکمل های غذایی فولات
اسید فولیک یا پتروئیل گلوتامیک اسید (PGA) شکل فولات استفاده شده در غنی سازی غذاها و شکل اصلی فولات یافت شده در مکملهای غذایی میباشد. فولاتهای غذایی طبیعی مشتقات پتروئیل پلی گلوتامات میباشد.
مشتقات پتروئیل پلی گلوتامات قبل از جذب از روده کوچک، به اشکال پتروئیل مونو گلوتامات هیدرولیز میشوند. آنزیمی که شکسته شدن را کاتالیز میکند، فولات کونژوگاز یا گاماگلوتامیل هیدرولاز نامیده میشود. اشکال مونوگلوتامات فولات، شامل اسید فولیک از پروکسیمال روده کوچک از طریق فرآیند وابسته به PH اشباع منتقل میشود.
دوزهای بالاتر پتروئیل مونوگلوتاماتها، شامل اسید فولیک، از طریق فرآیند انتشار غیر فعال غیر اشباع جذب میشوند. بازده جذب پتروئیل مونوگلوتاماتها بیشت از پتروئیل پلی گلوتاماتها میباشد.
به دلیل تفاوت در بازده جذب بین فولات غذایی طبیعی و اسید فولیک، معادلهای فولات رژیمی (DFEs) معرفی شدهاند. اسید فولیک که با معده خالی دریافت شود، دو برابر بیشتر از فولات غذایی در دسترس میباشد.
اسید فولیک دریافت شده همراه غذا 7/1 مرتبه بیشتر از فولات غذا در دسترس است. برای مثال، 400 میکروگرم اسید فولیک دریافت شده با معده خالی معادل 470 میکرو گرم اسید فولیک دریافت شده با غذا و معادل 800 میکرو گرم فولات غذایی میباشد.
DFEs میتواند به صورت زیر محاسبه شود:
1 میکروگرم DFEs = 1 میکروگرم فولات غذایی= 5/0 میکروگرم اسید فولیک دریافت شده با معده خالی = 6/0 میکرو گرم اسید فولیک دریافت شده با وعده غذایی.
به دنبال جذب مقادیر فیزیولوژیک اسید فولیک به درون انتروسیتها، در صد خاصی تحت احیا قرار میگیرد. فولات احیا شده از طریق گردش خون وریدی به کبد منتقل میشود.
بخش عمده دوز فارماکولوژیک اسید فولیک این گونه به کبد منتقل میشود، بدون اینکه درانتروسیتها تحت متابولیسم اولیه قرار گیرد. اشکال گوناگون پتروئیل مونوگلوتامات طبیعی تحت متابولیسم در انتروسیتها به اشکال پتروئیل پلی گلوتامات قرار میگیرند، اما بیشترین بخش آنها نیز مانند اشکال غیر متابولیزه شدهی آنها از طریق گردش خون وریدی به کبد منتقل میشوند.
فولاتهایی که توسط کبد برداشت میشوند از طریق عملکرد فولی پلی گلوتامات سنتاز به مشتقات پلی گلوتامات (به طور عمده پتروئیل پنتا گلوتامات ها) متابولیزه میشوند. فولاتها در بافت به صورت اشکال گلوتامات ذخیره میشوند.
فولات به اشکال متابولیکی گوناگون در کبد متابولیزه میشود. اشکال گوناگون پتروئیل پلی گلوتامات، اشکال کوفاکتوری سلولی فعال فولات میباشد. فولات پلی گلوتاماتها از کبد به درون گردش خون سیستمیک و صفرا آزاد میشوند.
هنگامی که از کبد به درون گردش خون رها شوند، اشکال پلی گلوتامات توسط گاما گلوتامیل هیدرولاز هیدرولیز شده و مجددا به اشکال مونوگلوتامات تبدیل میگردند.
فولات اصلی پلاسما 5- متیل تترا هیدروفولات به شکل مونو گلوتامات آن میباشد. 5- متیل تترا هیدروفولات در اریتروسیتها در فرم پلی گلوتامات آن در حال گردش است. تقریبا دو سوم فولات در پلاسما به پروتئین متصل میباشد.
تمام اشکال بافتی فولات، پلی گلوتامات میباشد، حال آنکه اشکال در حال گردش فولات مونو گلوتاماتها هستند. هنگامی که دوزهای فارماکولوژیک اسید فولیک تجویز میشوند، مقدار قابل توجهی از اسید فولیک تغییر نیافته در پلاسما یافت میشود.
کبد تقریباً حاوی 50% ذخایر فولات بدن یا حدود 6 تا 14 میلیگرم میباشد. مجموع ذخایر بدن از فولات حدود 12 تا 28 میلیگرم میباشد.
فولات در ادرار به صورت محصولات شکسته شده فولات ترشح میشود.
فولات دست نخورده وارد گلومرولها شده و به درون توبول کلیوی پروکسیمال بازجذب میشود. مقدار بسیار کمی از فولات دست نخورده در ادرار ترشح میشود. فولات در صفرا ترشح شده و بیشتر آن از طریق جریان انتروهپاتیک بازجذب میشود.
........................................
منبع: مکمل شناسی به نقل از پی در آر
توصیه های مکمل شناسی در خصوص مصرف منطقی و بهینه مکمل های غذایی: مصرف مکمل های غذایی نیاز به آگاهی و تشخیص صحیح دارد و به این جهت مصرف مکمل های غذایی بدون مشاوره با پزشک توصیه نمی شود. ضمن اینکه اطلاعات موجود در وبسایت مکمل شناسی به هیچ وجه جایگزین مشاوره با پزشک نخواهد بود و ضروری است قبل از هرگونه اقدامی، موضوع را با پزشک معالج مطرح نمایید.
مصرف مکمل های غذایی بویژه در خصوص کودکان، سالمندان و کسانی که بیماری زمینه ای نظیر دیابت، بیماری های ریوی یا قلبی و عروقی دارند و همچنین در رابطه با زنان باردار از حساسیت بیشتری برخوردار است و ممکن است در صورت عدم توجه به توصیه های پزشک، منجر به عوارض غیر قابل جبرانی شود.
علاوه بر این، توجه داشته باشید با توجه به شیوع تبلیغات ماهواره ای و اینترنتی، بهترین و معتبرتین مکان برای تهیه مکمل های غذایی، صرفا داروخانه ها هستند و عرضه مکمل های غذایی در خارج از داروخانه، بر اساس دستورالعمل سازمان غذا و دارو، در خارج از داروخانه ممنوع است.