اطلاعات تکمیلی مکمل شناسی در مورد مکمل های غذایی فیستین
فیستین عنصری از زیر شاخه فلاونول از فلاونوئیدها میباشد. سایر اعضا این زیر شاخه کائمپفرل، میرستین و کورستین میباشد. فیستین در میوههایی مانند توت فرنگی، خرمالو، کیوی، هلو، انگور، سیب و گوجه فرنگی و سبزیجات شامل پیاز و خیار یافت میشود.
فیستین تا زمانی که در اکتبر 2006، توسط دانشمندان موسسه سالک به عنوان یک عامل تقویت حافظه معرفی شد، فلاونوئید ناشناختهای بود. فیستین حافظه بلند مدت را در موشها توسط تحریک مسیرهای پیام دهی تقویت میکند.
از آنجایی که این ماده نقش مهمی در تشکیل حافظه ایفا میکند و نقایص شناختی در افراد 60 ساله و مسن تر بسیار شایع است، یافته قابل توجهی میباشد.
در یک مطالعه، رتهای مسن تغذیه شده با رژیم غنی از توت فرنگی برای دو ماه، عملکرد اجرایی شناختی بهتری را در مقایسه با رتهای گروه شاهد نشان دادند.
تغذیه میکردند، بهتر بودند. به نظر میرسد توت فرنگی، غنیترین منبع طبیعی فیستین است. تحقیقاتی بر روی فعالیت محافظت کننده عصبی و افزایش دهنده شناختی فیستین در حال انجام میباشد.
بهعلاوه، از یافتهها اینگونه برمیآید که فیستین فعالیت احتمالی ضد سرطان بویژه سرطان پروستات نیز داشته باشد.
فیستین از نظر شیمیایی به صورت 2- (3و 4- دی هیدروکسی فنیل)- 3و 7- دی هیدروکسی – H4 -1- بنزوپیران – اون و 3، 3، 4و 7 – تتراهیدروکسی -2- فنیل کرومن، 4- یک توصیف میشود – این همچنین 3، 3، 4، 7- تتراهیدروکسی فلاون، 6- دزوکسی کورستین و فیزیدنولون نیز نامیده میشود.
شماره عضویت CAS آن، 3-48-528، فرمول تجربی آن C15H10O6 و وزن مولکولی آن 24/286 دالتون است.
فیستین عموما در گیاهان به صورت گلیکوزید فیستین – 8 – گلوکوزید یافت میشود.
تمام فلاونوئیدها یک اسکلت 15- کربنه پایه دارند که میتواند به صورت C6-C3-C6 نمایش داده شود (شکل را ببینید). ساختار معمول یک مولکول دی فنیل پروپان، شامل دو حلقه آروماتیک است که از طریق 3 اتم کربن به هم وصل میشوند.
تفاوت فلاونوئیدها در اشباع حلقه C هترواتومیک، در محل قرارگیری حلقه B آروماتیک در موقعیت C-2 یا C-3 حلقه C و در الگوهای کلی هیدروکسیلاسیون یا متو کسیلاسیون است.
فلاوونوئیدها دارای گروه هیدروکسیل در موقعیت 3 حلقه C هستند. فیستین دارای سه گروه هیدروکسیل اضافی، یکی در موقعیت 7 حلقه A و دو تای دیگر در حلقه B دارد.
عملکرد مکمل های غذایی فیستین
فیستین فعالیت ضعیف آنتیاکسیدانی و فعالیتهای احتمالی ضد آلرژی، ضد سرطان، ضد التهاب، افزایش دهنده شناخت و محافظت کننده عصبی دارد.
مکانیسم عمل مکمل های غذایی فیستین
فعالیت ضد آلرژی: از یافتهها اینگونه برمیآید که فیستین تولید سیتوکین توسط سلولهای T helper(Th) نوع 2 فعال شده توسط بازوفیلهای انسانی را مهار میکند. همچنین نشان داده شده که این فلاونوئید، در ماست سلهای فعال شده انسانی، فعالیت ضد التهابی دارد.
فعال شدن بازوفیلها از طریق تحریک آلرژن، سیتوکینهایی شامل اینترلوکین IL-4 و IL-13 و IL-5 را آزاد میکند. این سیتوکینهای سلولهای Th نوع 2 جز اصلی در پاسخ به آلرژنها و ترکیبات کلیدی مربوط به تولید IgE (ایمونو گلوبولین E) میباشد.
ماست سلها نقش اصلی را در پاتوژنز اختلالات آلرژیک ایفا میکنند. فعالیت شدن ماست سلها موجب رها سازی تعدادی واسطه التهابی، شامل هیستامین، لکوترینهای سیستئینیل، سیتوکینها و کموکینها میشود.
فیستین واکنشهای التهابی در ماست سلهای انسانی فعال شده را تعدیل میسازد. مکانیسم ضد آلرژی احتمالی فیستین نامشخص است.
فعالیت ضد سرطان: نتایج مطالعات نشان میدهد، فیستین قدرت بقا را در سه دوره سلولی سرطان پروستات انسانی، شامل LNCap،PC-3 وCWR22RVL1 کاهش داده و اثر کمی روی سلولهای اپی تلیال پروستات دارد. فیستین سبب توقف چرخه سلولی و همچنین آپوپتوز در سلولهای LNCap سرطان پروستات میشود.
چرخه سلولی توسط سیکلینها در شراکت با کینازهای وابسته به سیکلینها (CDK) تنظیم میشود. مطالعات نشان میدهد که فیستین باعث توقف فاز G1 سیکل سلولی شده که همچنین با کاهش سطح سیکلینها و CDKها و القا همزمان مهار کنندههای CDK (p21 و p27) همراه میباشد.
فیستین آپوپتوز را در سلولهای LNCap القا کرده که با آزاد سازی سیتوکرم C میتو کندری به درون سیتوزول این سلولها همراه است.
کاسپازها، به عنوان پروتئینهای "اجرایی" شناخته میشوند که نقش عمدهای را در آپویتوز ایفا میکنند. یازده کاسپاز انسانی تا کنون شناخته شدهاست.
تیمار سلولهای LNCap با فیستین، سبب فعال شدن کاسپازهای 3، 8 و 9 میشود. پیش تیمار این سلولها با مهار کننده کاسپاز، فعال شدن آنها با فیستین را مهار میکند.
فیستین همچنین تکثیر رده سلولی سرطان انسانی HT-29 را مهار میکند. مهار تکثیر این سلولها با کاهش فعالیت کینازهای وابسته به سیکلین (CDKها) CDK2 و CDK4 و همچنین کاهش سطوح سیکلین E و D1 و افزایش مهار کننده CDk P21 همراه میباشد.
فعالیت آنتیاکسیدانی: فیستین یک پلی فنول است که مانند سایر پلی فنولها، میتواند گونههای فعال اکسیژن و نیتروژن مانند رادیکالهای هیدروکسیل، آنیونهای سوپر اکسید و رادیکالهای پروکسی نیتریت را نابود کرده و همچنین پراکسیداسیون لیپیدها را مهار کند.
این ترکیب همچنین دارای فعالیتها آنتیاکسیدانی اختصاصی تری نسبت به سایر پلی فنولها میباشد که از آن جمله میتوان به حفظ سطح گلوتاتیون احیا (GSH) در سلولهای عصبی و توانایی فعالسازی فاکتور رونویسی Nrf2 که به نوبه خود، عنصر پاسخ آنتیاکسیدانی (ARE) را فعال میسازد، اشاره کرد. GSH مهمترین آنتیاکسیدان داخل سلولی میباشد.
پروکسی نیتریت یکی از قویترین گونههای فعال نیتروژن است که سلولها را مورد تهاجم قرار میدهد. تیمار نورونهای رت با دهنده پروکسی نیتریت SIN-1 (3- مورفولینو – سیکو نیمین)، سطوح GSH داخل سلولی و توانایی حیات سلولی را کاهش میدهد.
کینازهای مربوط به سیگنال خارج سلولی 2/1 (ERK1/2)، کینازهای سطوح پایین تر Ras، Raf و MEK هستند که در نهایت مسئول فسفورپلاسیون پروتئینهای فعال کننده کلیدی درون سلول میباشد.
تیمار نورونها با پراکسی نیتریت منجر به هیپر فسفریلاسیون ERK1/2 و کاهش در فسفریلاسیون c-Myc، کاهش بیان سطوح گلوتامات سیستئین لیگاز (GCL)- آنزیم محدود کننده سرعت بیوسنتز GSH - و کاهش سطح GSH داخل سلولی، کاهش در بیان هستهای رونویسی فاکتور Nrf-2- که اجزا پاسخ به آنتیاکسیدان ARE)) را فعال میکند- میشود.
از یافتهها اینگونه برمیآید که فیستین تمام این تغییرات وابسته به پراکسی نیتریت را از بین میبرد. بررسیهای بیشتر برای شناخت کامل مکانیزم آنتی اکسیدانی منحصر به فرد فیستین لازم است.
فعالیت ضد التهابی: نتایج مطالعات نشان میدهد که فیستین اثرات التهابی فعالیت میکرو گلیالهای القا شده توسط لیپوپلی ساکارید (LPS) و سمیت عصبی در سلولهای میکروگلیال را در آزمایشگاه سرکوب میکند.
سلولهای میکرو گلیا، سلولها ایمنی ذاتی در سیستم عصبی مرکزی (CNS) و اولین و اصلیترین شکل دفاع ایمنی فعال CNS میباشد. با این حال، فعال شدن سلولهای گلیال همچنین میتواند اثرات منفی مانند ایجاد التهاب عصبی CNS، که نقش مهم در بیماریهایی تخریب کننده عصبی شامل بیماری آلزایمر و پارکینسون ایفا میکند، داشته باشد.
فعال شدن سلولهای میکرو گلیال میتواند سیتوکینهای پیش التهابی متنوع و اکسید نیتریک (NO) تولید کند. از یافتهها اینگونه برمیآید که فیستین تولید فاکتور نکروز توموری (TNF)-آلفا، NO و پروستاگلاندین (PGE2) را سرکوب کرده و بیان ژن TNF-آلفا، اینترکولین (IL)- 1بتا، سیکلواکسیژنار (COX)-2 و نیتریک اکسید سنتاز قابل القا (iNOS) هم در سطح mRNA (رونویسی) و هم در سطح پروتئین (ترجمه) در سلولهای میکروگلیال فعال شده با LPS را مهار میکند.
بهبود فعالیتهای شناختی: نتایج مطالعات نشان میدهد که فیستین اثرات قابل توجهی بر افزایش فعالیتهای شناختی در موشها دارد.
فیستین دارای فعالیت نوروتروفیک(رشد دهنده عصبی) است و تمایز سلولهای عصبی را تحریک میکند.
القا تمایز عصبی توسط فیستین وابستگی زیادی به فعالیت آبشار Ras-ERK (کیناز تنظیم کننده سیگنال خارج سلولی) دارد.
فعال شدن ERK در نهایت منجر به فسفریلاسیون و فعال شدن فاکتور نویسی CREB (پروتئین پروتئین متصل به عنصر پاسخ به AMP حلقوی) شود و به نظر میرسد فعال شدن CREB مرحله ضروری در آبشار سیگنال دهی است که منجر به تغییرات ساختاری تکامل پتانسیل دهی بلند مدت زمینهای میشود.
پتانسیل دهی بلند مدت (LTP) افزایش طولانی مدت در ارتباط بین دو عصب است که منجر به تحریک خود به خودی آنها میشود. LTP منجر به تقویت ارتباطات سیناپسی میشود. LTP یک مدل مهم برای بررسی چگونگی تشکیل حافظه در سطح سلولی میباشد.
بنابراین، فعال شدن آبشار Ras – ERK در سلولهای نورانی توسط فیستین میتواند منجر به تغییراتی در مغز شود که اساس سلولی حافظه را تشکیل میدهد.
از آنجا که نورونها توسط سیناپسهای شیمیایی ارتباط دارند، LTP و روند متضاد آن، افت و رکود بلند مدت، به طور قابل بحث، مکانیزمهای سلولی اصلی هستند که حافظه و یادگیری را سبب میشوند. به طور واضح، بررسیهای بیشتری در این زمینه لازم میباشد.
فعالیت نوروتروفیک: فاکتورهای نورتروفیک خانوادهای از پروتئینهایی هستند که نقشهای اساسی در تکامل، رشد، برقراری و بقا سلول عصبی ایفا میکنند.
تغییرات در سطوح این فاکتورها و یا گیرندههای آنها در پاتوفیزیولوژی بیماریهای نورودژنراتیو شامل بیماری آلزایمر، پارکینسون، مولتیپل اسکلروز، اسکلروز آمیوتروفیک جانبی و بیماریهانتینگوتون نقش دارند.
با این حال، استفاده از این فاکتورها در درمان بیماری نورودژنراتیو کمتر از موفقیت میباشد. پروتئینها به راحتی به مغیز نمیرسند و دسترسی زیستی آنها در مغز ضعیف میباشد.
در یک مطالعه روی مولکولهای کوچک گوناگون که ویژگیهای نوروتروفیک احتمالی داشتند، فیستین به عنوان یک کاندید قوی پدیدار شده. با استفاده از ارزیابی برای قطع فاکتور نورتروفیک برای نرونهای قشری اولیه مشتق از جنین رت، شان داد که این سلولها که به طور تیپیک در عدم حضور فاکتورهای نوروترونیک طی 24 ساعت میمیرند، وقتی که با فیستین درمان شده ند بقا یافته و نورویتهای (نورونهای در حال تکامل یا نابالغ) بلندی را تولید میکنند.
PC12 یک رده سلولی Phoechromocytoma میباشد که به عنوان مدلی برای تمایز نورونی استفاده میشود. در یک بررسی با سلولهای PC12، نشان داده شد که فیستین تمایز نورونی را تحریک کرده و یافته شد که بقا نورونی هنگام برخورد با استرس اکسیداتیو را تحریک میکند.
در این مطالعات، فعالیت نوروتروفیک فیستین (3، 7، 3، 4، تتراهیدروکسی فلاون ] THF [) با چند مشتق آن مانند 3 و 3 دی هیدروکسی فلاون؛ 3 و 4 دی هیدروکسی فلاون؛ 3، 3 و 4 تری هیدروکسی فلاون؛ 3، 7، 3 تری هیدروکسی فلاون و 3، 4و 7 تری هیدروکسی فلاون در محافظت از مرگ ناشی از استرس اکسیداتیو و همچنین در القا تمایز سلولPC12 مقایسه شد.
استفاده از3، 3 و 4 تری هیدروکسی فلاون در هر دو فعالیت، اثر بخشی بهتری را نشان داد. با این حال، در بررسی قطع فاکتور نروتروفیک، اثر بخشی فیستین از3، 3 و 4 تری هیدروکسی فلاون بهتر بود. اگرچه مکانیزم اثر نوروتروفیک فیستین به طور کامل شناخته نشده است، اما مطالب کمی برای گفتن وجود دارد.
این اثر ممکن است ناشی از فعالیت آنتیاکسیدانی، فعال شدن مسیرهای پیام دهی، برای مثال آبشار Ras-ERK، افزایش سطح گلوتاتیون و یا افزایش فعالیت پروتئازی در نورونها باشد.
فیستین و مشتقاتش پلی فنولها هستند و با رادیکالهای هیدروکسیل و آنیون سوپر اکسید و همچنین پراکسیداسیون لیپیدی مقابله میکنند. اما آیا این فعالیت توجیهی برای عمل کرد نوروتروفیک آنها میباشد؟ متدهای مختلفی برای سنجش پتانسیل آنتی اکسیدانی شامل تست TEAC و یا فعالیت معادل ترولوکس (Trolox) وجود دارد.
هیچ رابطهای بین فعالیت آنتیاکسیدانی فیستین و مشتقاتش، تعیین شده توسط TEAC و محافظت از مرگ ناشی از استرس اکسیداتیو وجود ندارد.
گلوتاتیون احیا شده (GSH)، آنتیاکسیدان اصلی سلولی میباشد. فیستین میتواند سطح داخل سلولی GSH را افزایش دهد، حال آنکه استرس ثانویه به قطع نوروتروفیک میتواند سطوح را کاهش دهد.
با این حال، افزایش سطوح GSH به نظر نمیرسد نقش قابل توجهی در فعالیت تحریک کننده بقا فیستین ویا مشتقات آن ایفا کند.
سلولها دارای مکانیزمهای آنتی اکسیدانی اندوژن گوناگونی هستند.
القا آنزیمهای سم زدایی، فاز II، شامل هم اکسیژناز (HO-1)، میتواند محافظت آنتیاکسیدانی قابل توجهی را برای سلول فراهم آورد. فعالیت رونویسی ژنهای مربوط به آنزیمهای سم زدایی فاز II از طریق Cis acting enhancer، عنصر پاسخ آنتیاکسیدانی (ARE) انجام میشود. فعال شدن ARE از طریق فاکتور رونویسی زیپر لوسین NFr2 میباشد.
یک راه خوب برای تعیین اینکه آیا القای هم اکسیژناز -1 توسط فیستین و مشتقاتش، نقشی در فعالیت نوروتروفیک آنها ایفا میکنند، بررسی فعالیت هم اکسیژناز -1 است.
فعال شدن ARE و متعاقباً هم اکسیژناز-1، به نظر نمیرسد نقشی قابل توجه در فعالیت نوروتروفیک این فلاونوئیدها داشته باشد.
فیستین و مشتقاتش چندین مسیر پیام دهی را فعال کرده که برخی از آنها ممکن است در محافظت از نورونهای قشری در مقابل قطع فاکتور تروفیک، دخالت داشتهباشند.
فیستین، وهمچنین برخی از مشتقاتش، میتوانند مسیر پیام دهی Ras – ERK را فعال سازند و به نظر میرسد که این مکانیزم، ممکن است نقشی در فعالیت نوروتروفیک فیستین ایفا میکند.
پروتئازوم یک کمپلکس پروتئینی بزرگ است که نقش اصلی آن، تخریب پروتئینهای غیرلازم یا آسیب دیده، توسط پروتئولیز میباشد. پروتئینها توسط پروتئین کوچکی به نام یوبی کوییتین و به واسطه آنزیم یوبی کوییتین لیگاز، برای تخریب علامت گذاری میشوند. این یک عملکرد بیولوژیکی محافظتی عمده است.
تحقیقات اخیرنشان میدهد که پروتئازومها عملکردهای دیگر نیز دارند. به نظر میرسد فعالیت پروتئازوم برای آغاز، طویل شدن و حفظ نورونهای اولیه پس میتوزی لازم میباشد.
همچنین اخیراً دیده شده که فعالیت پروتئازومی در تعدادی از اختلالات نورودژنراتیو شامل بیماری آلزایمر و پارکینسون کاهش مییابد. بنابراین، فعالیت پروتئازومی ممکن است نقش اساسی در حذف پروتئینهای غیر طبیعی و اکسید شده ایفا کند.
به نظر میرسد فیستین و مشتقاتش، فعالیت پروتئازومی را در رده سلولی عصبی افزایش داده که ممکن است تا قسمتی مسئول فعالیت نورتروفیک فیستین باشد. مطالعات بیشتری به منظور شناخت مکانیزم عمل فعالیت نوروتروفیک فیستین لازم میباشد.
........................................
منبع: مکمل شناسی به نقل از پی در آر
توصیه های مکمل شناسی در خصوص مصرف منطقی و بهینه مکمل های غذایی: مصرف مکمل های غذایی نیاز به آگاهی و تشخیص صحیح دارد و به این جهت مصرف مکمل های غذایی بدون مشاوره با پزشک توصیه نمی شود. ضمن اینکه اطلاعات موجود در وبسایت مکمل شناسی به هیچ وجه جایگزین مشاوره با پزشک نخواهد بود و ضروری است قبل از هرگونه اقدامی، موضوع را با پزشک معالج مطرح نمایید.
مصرف مکمل های غذایی بویژه در خصوص کودکان، سالمندان و کسانی که بیماری زمینه ای نظیر دیابت، بیماری های ریوی یا قلبی و عروقی دارند و همچنین در رابطه با زنان باردار از حساسیت بیشتری برخوردار است و ممکن است در صورت عدم توجه به توصیه های پزشک، منجر به عوارض غیر قابل جبرانی شود.
علاوه بر این، توجه داشته باشید با توجه به شیوع تبلیغات ماهواره ای و اینترنتی، بهترین و معتبرتین مکان برای تهیه مکمل های غذایی، صرفا داروخانه ها هستند و عرضه مکمل های غذایی در خارج از داروخانه، بر اساس دستورالعمل سازمان غذا و دارو، در خارج از داروخانه ممنوع است.